دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

شروع نور

در دایره ی تاریک فنجان فال


عکس فانوس ستاره و عطر اطلسی افتاده است


شاید شروع نور


نشانه یی از بازگشت نگاه گرم تو باشد


باید به طراوت تقویم های کهنه سفر کنم


تقویم ناب ترین ترانه ی نمناک


تقویم سبزترین سلام اول صبح


تقویم دور دیدار بوسه و دست


شاید در ازدحام روزها


یا در انتهای همان کوچه ی شاد شمشادها


شاعری دلشکار را ببینم


که شیرین ترین نام جهان را زیر لب تکرار می کند


و تلخ می گرید  


(یغما گلرویی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد