ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وای بر من سالها حیران این مشکل دل است
با تو پیوستن محال است و گسستن مشکل است
یاد از خود رفتگیها در سترگ ره که دل
هر قدم برداشتم پنداشت آخر منزل است
کشتگان تیغ نازت بس که بر هم ریختند
در سر کوی تو ناکام از تپیدن بسمل است
نه نثار یار شد نی در کنار آورد یار
شرمساریها مرا از این دل بی حاصل است
چیست این تبدیل ماهیت که بینم خویش را
کانچه گفتم و آنچه خواندم و آنچه¬ کردم¬ باطل ¬است
عشق بار آور شود گر از دو سو دیوانگی است
سود چوب قیس مجنون است، لیلی عاقل است
در طلبکاران خدایا کس¬چون ¬من بی¬کس¬مباد
من ز خود غافل شدم دلدار از من غافل است