ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تو آیا عاشقی کردی، بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بوده ای گاهی؟
نشستی پای اشک شمع گریان تا سحر یک شب؟
تو آیا قاصدک های رها را دیده ای هرگز،
که از شرم نبود شاد پیغامی،
میان کوچه ها سرگشته می چرخند؟
نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی می کند
چیزی نمی خواهد؟
و چشمان تو آیا سوره ای از این کتاب هستی زیبا
تلاوت کرده ای با تدبیر؟
تو از خورشید پرسیدی،
چرا بی منت و با مهر می تابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعله های شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شبتابی سخن گفتی
از او پرسیده ای راز هدایت، در شبی تاریک؟
تو آیا، یاکریمی دیده ای در آشیان، بی عشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیده ای، رخ از نگاه عاشقان نیمه شبها بربتاباند؟
نپرسیدی چرا گاهی، دلت تنگ دل تنگی نمی گردد؟
چرا دستت سراغ دست همراهی نمی گیرد؟
تو آیا دیده ای برگی برنجد از حظور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش پنهان کند از ساحت باغی؟
تو آیا خوانده ای با بلبلان، آواز آزادی؟
وسرخی شقایق دیده ای، کو همنشینی می کند با سبزی یک برگ؟
تو آیا هیچ می دانی
اگر عاشق نباشی مرده ای در خویش؟
تو آیا معنی چشمان خیس و لب فرو بستن نمی دانی؟
نمی دانی که گاهی، شانه ای، دستی، کلامی را نمی یابی
ولیکن سینه ات لبریز عشق است
شبی در کهکشان راه شیری، دب اکبر را صدا کردی؟
تو پرسیدی شبی احوال ماه و خوشه زیبای پروین را؟
جواب چشمک یک از هزاران اختر در آسمان را، داده ای آیا؟
تو آوازی برای مریمی خواندی
و پرسیدی
تو حال غنچه تب دار سنبل را؟
خیالت پر کشیده، پشت پرچین حصار بسته باغی؟
ببینم با محبت، مهر، زیبایی
تو آیا جمله میسازی؟
لب پاشویه پرسیدی،
تو حال ماهی دریا سرشت حوض آیین را؟
نفهمیدی چرا دل بست فال فالگیری می شوی با ذوق
که فردا می رسد پیغام شادی!
یک نفر با اسب می آید!
و گنجی هم تو را خوشبخت خواهد کرد!
کلاغی را به خانه رهنمون گشتی؟
تو فهمیدی چرا همسایه ات دیگر نمی خندد؟
چرا گلدان پشت پنجره، خشکیده از بی آبی احساس؟
نفهمیدی چرا آیینه هم اخم نشسته بر جبین مردمان را برنمی تابد؟
نپرسیدی خدا را در کدامین پیچ، ره گم کرده ای آیا؟
جوابم را نمی خواهی تو پاسخ داد، ای آیینه دیوار؟
ز خود پرسیده ام در تو
که عاشق بوده ام آیا؟
جوابش را تو هم، البته می دانی
سکوت مانده بر لب را
تو هم ای من
به گوش بسته می خوانی ...