ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه می کنی اگر او را خواستی یک عمر
کسی از گرد راه ناگهان برسد
رها کنی برود از دلت جدا بشود
به آنکه دوست ترش داشته, به آن برسد
رها کنی بروند تا دو پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
گلایه ای نکنی و بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوش آن برسد
خدا کند که... نه نفرین نمی کنم که مباد
به او که عاشق او بوده ام زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند آن زمان فرا برسد
خیلی جالب بود .
ای کاش همه کسایی که دم از عاشقی میزنند این شعر رو درک کنن.