دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دیدن روی تو در خویش زمن خواب گرفت

Image result for ‫دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت‬‎

دیدن روی تو در خویش زمن خواب گرفت


آه از آیینه که تصویر تو در قاب گرفت


خواستم نوح شوم ، موج غمت غرقم کرد


کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت


در قنوتم ز خدا « عقل » طلب می کردم


« عشق » امّا خبر از گوشه ی محراب گرفت


نتوانست فراموش کند مستی را


هرکه از دست تو یک قطره می ناب گرفت


کی به انداختن سنگ پیاپی در آب


ماه را می شودازحافظه ی آب گرفت ؟!


"شهلا نطری"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد