دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

باران‌ که‌ می‌زند به‌ پنجره‌...

Image result for ‫باران‌ که‌ می‌زند به‌ پنجره‌‬‎

باران‌ که‌ می‌زند به‌ پنجره‌،

جای‌ خالی‌اَت‌ بزرگ‌تر می‌شود !

وقتی‌ مِه‌ بر شیشه‌ها می‌نشیندُ

بوران‌ شبیخون‌ می‌زَند،

هنگامی‌ که‌ گُنجشک‌ها

برای‌ بیرون‌ کشیدن‌ِ ماشینم‌ از دل‌ِ برف‌ سَر می‌رسند،

حرارت‌ِ دستان‌ِ کوچک‌ِ تو را

به‌ یاد می‌آورم‌

وَ سیگارهایی‌ را که‌ با هم‌ کشیده‌ایم‌،

نصف‌ تو،

نصف‌ من‌...

مثل‌ِ سربازهای‌ هم ْسنگر !

وقتی‌ باد پرده‌های‌ اتاق‌ُ

جان‌ِ مَرا به‌ بازی‌ می‌گیرد،

خاطرات‌ِ عشق‌ِ زمستانی‌مان‌ را به‌ خاطر می‌آورم‌

دست‌ به‌ دامن‌ِ باران‌ می‌شوم‌،

تا بر دیاری‌ دیگر ببارد

وَ برف‌

که‌ بر شهری‌ دور...

آرزو می‌کنم‌ خُدا

زمستان‌ را از تقویم‌ِ خود پاک‌ کند !

نمی‌دانم‌ چگونه‌،

این‌ فصل‌ها را بی‌تو تاب‌ بی‌آورم‌ !


((نزار قبانی))

انتظار بارانی را می‌کشم

Image result for ‫انتظار بارانی را می‌کشم‬‎

انتظار بارانی را می‌کشم

که پلک بر هم بگذارم

باریده است !

بانو !

به تماشای باران ستاره‌ها

بی‌ چتر

بیا


((کیکاووس یاکیده))

آفتاب را دوست دارم

Image result for ‫هر وقت قصد می‌کنم دیگر از تو ننویسم باران می‌بارد ..‬‎

آفتاب را دوست دارم

به خاطر پیراهن ت روی طناب رخت
باران را
اگر میبارد بر چتر آبی تو
و چون تو نماز خوانده ای خداپرست شده ام

"بیژن نجدی"

هر وقت قصد می‌کنم دیگر از تو ننویسم باران می‌بارد ...

Image result for ‫زیر باران بدون چتر‬‎

هر وقت قصد می‌کنم دیگر از تو ننویسم

باران می‌بارد ..

نغمه‌ای زمزمه می‌شود

کسی از تو می‌پرسد

خاطره‌ای جان می‌گیرد !

و من در کشاکش این نبرد نابرابر

همیشه مغلوب می‌شوم

نبودنت درد می‌کند!

درست مثل روز اول ...

شایدم کمی بیشتر

من به دستهای خالی‌ام خیره می‌شوم

و در ناباوری‌های بی‌رحمانه‌ی تمام روزهای نبودنت

دست‌های خالی‌ام ... جای خالی‌ات ... نبودنت

و این پاهای خسته‌ی بی‌پرسه

درد می‌گیرد ...


((نیکی فیروز کوهی))

تو بر امتداد زوالم بهارباش

Image result for ‫تو بر امتداد زوالم  بهارباش‬‎

به باران ِ بی امان پاییز

هیچ روایت زردی

تا ابد نخواهد بود

تو بر امتداد زوالم

بهارباش


((نیلوفر ثانی))