دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دوستت دارم

Image result for ‫دوستت دارم‬‎
دوستت دارم
و نگرانم روزی بگذرد
که تو تن زندگی ام را نلرزانی
و در شعر من انقلابی بر پا نکنی
و واژگانم را به آتش نکشی

دوستت دارم
و هراسانم دقایقی بگذرند
که بر حریر دستانت دست نکشم
و چون کبوتری بر گنبدت ننشینم
و در مهتاب شناور نشوم
سخن ات شعر است
خاموشی ات شعر
و عشقت
آذرخشی میان رگ هایم
چونان سرنوشت

"نزار قبانی"

نظرات 1 + ارسال نظر
ساره منجزی دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 09:07 ق.ظ

من یک غریب بی پناه و دوره گردم
بُگذار گِرداگردِ چشمانت بگردم

آن چشمها، عطّار نیشابوری ام کرد
من شاعر فیروزه های لاجوردم

آبی تر از چشمانِ تو هرگز ندیدم
من دل به دریا می زنم دریانوردم

آواره ام، چون کولیانِ بی سرانجام
دیوانه ام، با اندرونم در نبردم

می خواهمت ای سرنوشتِ ارغوانی
عمری اگرچه در پی ات تاخیر کردم

قطعی ترین بُرهانِ ایمانم تویی، تو!
باور مکن از انتخابم باز گردم

آخر به قلبِ سُرخِ خنجر می زنم من!
پایانِ خونینِ شهابِ سهروردم !

#دکتر_یدالله_گودرزی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد