دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

ما نیز روزگاری . . .

Image result for ‫ما نیز گذشته ایم چون تو بر این‬‎

ما نیز گذشته ایم

چون تو بر این سیاره ، بر این خاک

در کجالِ تنگ سالی چند

هم از اینجا که ایستاده ای اکنون

فروتن یا فرومایه

خندان یا غمین

سبک پای یا گران بار

آزاد یا گرفتار

ما نیز روزگاری

آری !

ما نیز روزگاری . . .

 

 

 احمد شاملو

نظرات 1 + ارسال نظر
شاهین محمدی یکشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 12:20 ب.ظ

در این غروبِ سرد، تَشَر می زند سکوت

امشب دوباره سازِ دگر می زند سکوت



وقتی دهانِ پنجره ها بسته می شود

یعنی که بی ملاحظه پر می زند سکوت



خورشید مُرده است و در این زمهریرِ مرگ

در لا به لای آینه سر می زند سکوت!



وقتی زبانِ زنجره ها را بُریده اند

بر حنجرِ ترانه، تبر می زند سکوت



نقشی شبیه بُغضِ کبودِ کبوتران

در کوچه های سردِ سحر می زند سکوت



…من در اتاقِ کوچکِ خود فکر می کنم

روزی هزاربار به در می زند سکوت !



یدالله گودرزی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد