ببین باز میبارد آرام، برف
فریبا و رقصنده و رام، برف
عروسانه میآید از آسمان
در این حجله آرام و پدرام، برف
زمین را سراسر سپیدی گرفت
به هر شاخه، هر شاخه، هر بام، برف
نشسته بر انبوه اندوه دشت
به بیبرگی باغ ایام، برف
خزان هم به دامان مرگی خزید
کنون فصل سرد سرانجام، برف
فروبسته یک شهر چشمان خویش
و میبارد آرام، آرام، برف...
یکشنبه 15 بهمنماه سال 1396 ساعت 09:07 ق.ظ
رفتنت
انفجار هیروشیما بود!
بعد از آن
هر دوست داشتنی
در من به دنیا می آید
ناقص است
ممنون از حضورت ، کامنتت و همچنین وبلاگ زیبات
سلام.سپاسگزارم