دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

شب شد خیال آمدنت را به من بده

Image result for ‫خیالِ آمدنت را به من بده...‬‎

شب شد خیال آمدنت را به من بده

حسِ عزیز در زدنت را به من بده


امشب شبیه عشق رها شو درون من

روحِ شگرفِ بی بدنت را به من بده


ای مثل صبحْ آمده از لمـسِ آفتاب

من سردم است پیرهنت را به من بده


اینجا میان موزه‌ی شب خاک می خورم

یک شب هوای پرزدنت را به من بده


من با تو گفتن از تو ، تو را دور می شوم

ای من ، منِ همیشه ،من ات را به من بده


 حرفی نمانده است ، ولی محضِ یک حضور

فریادهای بی دهنت را به من بده


مردن مرا نشانه‌ی تلخی ست ، بعد از این

نامِ قشنگِ زیستن ات را به من بده


"بهمن ساکی"