دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

بی عشق هیچ فلسفه ای در جهان نبود

Image result for ‫بنشین رفیق تا کمی درد دل کنیم‬‎

بی عشق هیچ فلسفه ای در جهان نبود

احساس در “الـــهه ی نـــاز ِ بنان” نبـود


بی شک اگر که خلق نمی شد “گناهِ عشق”

دیگر خدا بــــــه فکـــــــر ِ “شبِ امتحان” نبود


بنشین رفیق! تا که کمی درد دل کنیم

اندازه ی تو هیــــچ کسی مهربان نبود


اینجا تمــــام ِ حنـــجره هــــــا لاف می زنند

هرگز کسی هر آنچه که می گفت،آن نبود!


لیلا فقط به خاطر ِ مجنون ستاره شد

زیرا شنیده ایـــــــم چنین و چنان نبود


حتی پرنده از بغل ِ ما نمی گذشت

اغراق ِ شاعرانه اگــــــر بارِمان نبود


گشتم،نبود،نیست… تو هم بیشتر نگرد!

غیر از خودت که با غزلـــــم همزبان نبود


دیشب دوباره -از تو چه پنهان- دلم گرفت

با اینکه پای هیـــــچ زنـــــی در میان نبود!


امید صباغ نو

نظرات 1 + ارسال نظر
علی قیریان دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 01:32 ب.ظ

اشعاری که گذاشتی یک از یک زیباتر آقا امیر

سلام.سپاسگزارم دوست من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد