دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

می‌تراود عطر بوسه

Image result for ‫در خموشی های ساحل‬‎

شب پریشان می‌خرامد در خموشی‌های ساحل

می‌تپد در سینه‌ام دل… تو می‌آیی تو می‌آیی


می‌تراود عطر بوسه از گل سرخ لبانت

می‌درخشد دیدگانت… چه زیبایی چه زیبایی


می‌گشایی پرده راز با نگاهی پر ز تشویش

من به گوشت می‌سرایم نغمه‌ای از غم خویش


در خموشی‌های ساحل این منم تنهای تنها

خفته در آغوش رویا… چه رویایی چه رویایی


شب پریشان می‌خرامد در خموشی‌های ساحل

می‌تپد در سینه‌ام دل… تو می‌آیی تو می‌آیی


می‌تراود عطر بوسه از گل سرخ لبانت

می‌درخشد دیدگانت… چه زیبایی چه زیبایی


"فروغ فرخزاد"

نظرات 1 + ارسال نظر
منیره احمدی چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 06:32 ب.ظ

دوباره یک جهان گلبوسه دارد

لب هر پنجره گل می گذارد

زمین را حال خوبی دست داده

بهاران باز دارد می بهارد!

* یداله گودرزی/بهار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد