دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دیریست عابری نگذشته ست ازین کنار

Image result for ‫نه مثل کوه محکمم نه مثل رود جاری ام‬‎

دیریست عابری نگذشته ست ازین کنار

کز شمع او بتابد نوری ز روزن ام

فکرم به جست و جوی سحر راه می کشد

اما سحر کجا!

در خلوتی  که هست؛

نه شاخه ای زجنبش مرغی خورد تکان

نه باد روی بام و دری آه می کشد.

حتی نمی کند سگی از دور شیونی

حتی نمی کند خسی از باد جنبشی

غول سکوت می گزدم با فغان خویش

ومن درانتظار

که خواند خروس صبح!

کشتی به شن نشسته به دریای شب مرا

وز بندر نجات

چراغ امید صبح

سوسو نمیزند

نظرات 1 + ارسال نظر
رافائل پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1395 ساعت 01:24 ب.ظ http://raphaeletanha.blogsky.com

انتخاب شعرهایی که میگذارید، عالیه. مدتها بود از خوندن شعر اینقدر لذت نبرده بودم.

خیلی خیلی ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد