دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

بیچاره پاییز ... دستش نمک ندارد...

Image result for ‫بیچاره پاییز دستش نمک ندارد‬‎

بیچاره پاییز ... دستش نمک ندارد...

این همه باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او میزنند.
خودمانیم ...
تقصیر خودش است ؛
بلد نیست مثل " بهار" خودگیر باشد 
تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و 
با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد ...
سیاست " تابستان " را هم ندارد 
که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد 
ولی از پشت خنجری سوزناک بزند

بیچاره .....
بخت و اقبال " زمستان " هم نصیبش نشده 
که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه خواهان داشته باشد !

او " پاییز " است 
رو راست و بخشنده ...
ساده دل
فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای 
آدم ها بریزد،
روزی ؛
جایی ؛
لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند ...
خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش را به پای محبتش نمیگذارند ... یکی به این پاییز بگویید
آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای ...
دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی 
برگ هایت میگذارند و میگذرند .
تنها یادگاری که برایت میماند " صدای خش خش برگ های تو بعد از رفتن آنهاست " ..

پ.ن: پیچاره متولدین پاییز هم درست مثل پاییز دستشان نمک ندارد...فکر میکنند اگر تمام داشته هایش را زیر پای آدم ها بریزد،روزی ؛جایی ؛لحظه ای ؛ از خوبی هایشان یاد میکنند ... این درست کاری که من می کنم اما دریغ ...دریغ که آدم ها بفهمندم...

 

منبع haghayegh19.blogfa.com