دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

فریب زندگی...

Image result for ‫گر آخرین فریب تو ای زندگی نبود‬‎
گر آخرین فریب تو ، ای زندگی ، نبود 

اینک هزار بار ، رها کرده بودمت 

زان پیشتر که باز مرا سوی خود کِشی

در پیش پای مرگ فدا کرده بودمت

هر بار کز تو خواسته ام بر کنم امید 

آغوش گرم خویش برویم گشاده ای 

دانسته ام که هر چه کنی جز فریب نیست 

اما درین فریب ، فسون ها نهاده ای 

در پشت پرده ، هیچ مداری جز این فریب 

لیکن هزار جامه بر اندام او کنی

چون از ملال روز و شبت خاطرم گرفت 

او را طلب کنی و مرا رام او کنی

روزی نقاب عشق به رخسار او نهی

تا نوری از امید بتابد به خاطرم 

روزی غرور شعر و هنر نام او کنی

تا سر بر آفتاب بسایم که شاعرم 

در دام این فریب ، بسی دیر مانده ام

دیگر به عذر تازه نبخشم گناه خویش

ای زندگی ، دریخ که چون از تو بگسلم 

در آخرین فریب تو جویم پناه خویش

"نادر نادرپور"

نظرات 1 + ارسال نظر
محبوبه مهاجر یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 05:06 ب.ظ

تو یاس منی! شود که من یاس تو باشم؟!

دلبسته ی شانه های احساس تو باشم؟؟



در بین تمام عاشقانی که تو داری،

ای کاش که من مخاطب خاص تو باشم!!


یدالله گودرزی

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد