دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

کار گل زار شود گر تو به گلزار آئی

Image result for ‫کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی‬‎

کار گل زار شود گر تو به گلزار آئی 
نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آئی

ماه در ابر رود چون تو برآئی لب بام 
گل کم از خار شود چون تو به گلزار آئی

شانه زد زلف جوانان چمن باد بهار 
تا تو پیرانه سر ای دل به سر کار آئی

ای بت لشگری ای شاه من و ماه سپاه 
سپر انداخته ام هرچه به پیکار آئی

روز روشن به خود از عشق تو کردم شب تار 
به امیدی که توام شمع شب تار آئی

چشم دارم که تو با نرگس خواب آلوده 
در دل شب به سراغ من بیدار آئی

مرده ها زنده کنی گر به صلیب سر زلف 
عیسی من به دم مسجد سردار آئی

عمری از جان بپرستم شب بیماری را 
گر تو یک شب به پرستاری بیمار آئی

ای که اندیشه ات از حال گرفتاران نیست 
باری اندیشه از آن کن که گرفتار آئی

با چنین دلکشی ای خاطره یار قدیم 
حیفم آید که تو در خاطر اغیار آئی

لاله از خاک جوانان بدرآمد که تو هم 
شهریارا به سر تربت شهیار آیی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد