دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

به این تنهایی خو کرده ام

به این تنهایی خو کرده ام
و نمی خواهم کسی را ببینم
و نمی خواهم ماه را ببینم

زیرا یاد تو می افتم                                                 

و خورشید مرا به گرمای تو می رساند
به این تنهایی خو کرده ام
ونمی خواهم هیچ چیز ببینم
خیابان را ، که گام های تو را
درختان را ، که رقصیده تو را
وخاک را ، که کوچیدن تو را
من به تنهایی خو کرده ام

أنسی الحاج
مترجم : بابک شاکر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد