دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دل شاعر...


باز می پرسی چطور اینگونه شاعر شد دلت؟


تو دلت را جای من بگذار،


شاعر می شود...


"نجمه زارع"

وصله ناجور


شاید تو،


وصله تن من،


نیستی!


چقدر،


جای تو،


روی پیکر من،


درد می کند....


"نجمه زارع"