دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

بادبادک بازیگوش

تو بادبادک بازیگوشی بودی
که با دنباله ی عطرش
هر روز از خیابان نوجوانی‌ام می گذشت !و من کودکی که می دوید 
می دوید... می دوید... و نمی رسید کودکی که موهایش جو گندمی شدند،
اما هرگز نخواست بزرگ شود 
چرا که بزرگ شدن، فراموش کردن تو بود !من کودکی بودم که تمام عمر می دوید و دست تکان می داد،
برای بادبادکی ...که با بادها می رقصید،
و او را نمی دید ... !
"یغما گلرویی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد